inferredدیکشنری انگلیسی به فارسینتیجه گیری شده، استنتاج کردن، استنباط کردن، پی بردن به، حدس زدن، اشاره کردن بر
unfairerدیکشنری انگلیسی به فارسیناعادلانه، غیر عادلانه، غیر منصفانه، بی انصاف، نامساعد، نا درست، نا هموار