urgedدیکشنری انگلیسی به فارسیدرخواست کرد، اصرار کردن، با اصرار وادار کردن، انگیختن، تسریع شدن، ابرام کردن
urgesدیکشنری انگلیسی به فارسیخواستار، انگیزش، مناسبت، اصرار کردن، با اصرار وادار کردن، انگیختن، تسریع شدن، ابرام کردن
پاکسازیشدهpurgedواژههای مصوب فرهنگستاندر فرایندهایی نظیر قالبگیری تزریقی، ویژگی استوانکی است که محتوای آن به بیرون پرانده شده است تا مواد ناخواسته را از استوانک بزداید