نرمکامی 1velarواژههای مصوب فرهنگستانویژگی همخوانی که در تولید آن زبان به نرمکام نزدیک میشود یا در تماس با آن قرار میگیرد
پسزبانی ـ نرمکامیdorso-velarواژههای مصوب فرهنگستانویژگی آوایی که در تولید آن بدنۀ زبان به نرمکام نزدیک میشود یا در تماس با آن قرار میگیرد
بلورلغتنامه دهخدابلور. [ ب َل ْ لو / ب ِل ْ ل َ / ب ِ وَ / ب ُ ] (ع اِ) معرب از کلمه ٔ بریلس یونانی ، لکن بریلس در یونانی بمعنی زبرجد و یا حومه یعنی زمرد ذبابی بوده است و در عربی از آن معنی ب
گولیورلغتنامه دهخداگولیور. [ لی وِ ] (اِخ ) گالیور. گلیور. قهرمان داستان «مسافرتهای گولیور» نوشته ٔ داستان نویس انگلیسی جانتن سویفت (1667 - 1745 م .) میباشد.