25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
vicinage
vicinity
هي
vicinities
جوار
neighbourhood
بیشتر بدانید
Arnold Schoenberg
reassimilate
لَمْ يَعِدْکُمْ
آبله گون
intimae
غبارات
جستوجوی دقیق
vicinages
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وحشی، نزدیکی، اهل محل، مجاورت، همسایگی
جستوجوی همآوا
vicinage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قربانی، نزدیکی، اهل محل، مجاورت، همسایگی