25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
neighbor
همسایگی
جار
شفعه
هي
vicinage
بیشتر بدانید
آبرومند
ginsengs
canary
نکورسمی
یدمن
جریر
جستوجوی دقیق
vicinal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیکینال، در همسایگی، اهل محل، پیوسته، نزدیک، مجاور، همسایه