میلابیvirgaواژههای مصوب فرهنگستانآثار قائم یا مایل بارش متصل به سطح زیرین ابر که به سطح زمین نمیرسد؛ این اصطلاح اکثراًً همراه با پرساکومهای و فرازکومهای و فرازپوشنی و باراپوشنی و پوشنکومهای و کومهای و کومهایبارا میآید
پورشلغتنامه دهخداپورش . [رِ] (اِ) نفس . مرد : فانهم یسمون النفس پورش و معناه الرجل بسبب انها الحی فی الموجود. رجوع به ماللهند بیرونی ص 15 و 19 و 164 و <span class="hl"
چورسلغتنامه دهخداچورس . (اِخ ) نام قریه ای از قراء ماکو درمغرب نخجوان واقع در آذربایجان غربی که در زمان شاه عباس صفوی سلمان خان سورباشی دنبلی در آنجا حکومت داشت . (جغرافیایی غرب ایران ص 64 و تاریخ کرد ص 207).
چورسلغتنامه دهخداچورس . [ چ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چای پاره ٔ بخش قره ضیاءالدین شهرستان خوی . 2023 تن سکنه دارد.آب آن از قنات ، چشمه و نهر. محصولاتش غلات و حبوبات است . دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).