25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
visual impairment
ام .اس
آستیگماتیسم
کور مکوری
بصر
میدان بینایی دوچشمی
بیشتر بدانید
cryptocarpous
قاپوچی
اشراف
سخت وخت
ماننده
niggardly
جستوجوی دقیق
visually impaired
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دارای اختلال بینایی
جستوجوی همآوا
visually
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بصری
visualist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویرگر
visually challenged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بصری چالش برانگیز است
visually impaired person
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دچار اختلال شخصیتی
جستوجوی مشابه
visually impaired person
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دچار اختلال شخصیتی
جستوجوی همآغاز
visually
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بصری
جستوجوی همقافیه
visually
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بصری
supervisually
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرپرستی
unvisually
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناآگاهانه