25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
seaborne
hydrolyses
hydrolysis
hydropathy
hydrolyzed
hydrolyzing
بیشتر بدانید
trimesinic
outsulk
رقت
تمرین
جشعون
palmful
جستوجوی دقیق
waterborne
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آب در دست، اب اورده، اب برد، حمل شده بوسیله اب
جستوجوی همآوا
بیماری آبزاد
waterborne disease
واژههای مصوب فرهنگستان
بیماریای که ازطریق آب منتقل میشود
جستوجوی متن
آبآورد
دیکشنری فارسی به انگلیسی
waterborne
آبی (شناور بر آب یا حمل شونده توسط آب)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
waterborne