welter، درهم و برهمی، اختلاط، غلت زدن، اغشتن
یخچال
بطری
ویلیام
سرگردان، غلت زدن، اغشتن
وزن سبک وزن، سبک وزن
welters، درهم و برهمی، اختلاط، غلت زدن، اغشتن
وزن سبک وزن
وزن سبک وزن سبک
welter
flounder, heave, scramble, thrash, welter
lawless, melee, mêlée, unsettled, welter, wild
سوپرهر، هوای گرم، از گرما بیحال شدن