whipدیکشنری انگلیسی به فارسیشلاق زدن، شلاق، تازیانه، ضربهیا تکانشلاقی، ضربهناگهانی و شدید، حرکت تند و سریع و با ضربت، تازیانه زدن
وب سطحیsurface web, crawlable web, public web, visible web, indexable web, clearnetواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از محتوا در جهانوب که میتوان آن را با موتورهای جستوجوی عادی نمایهسازی کرد
وبباتweb bot, web spider, web crawler, web robotواژههای مصوب فرهنگستانبرنامه یا دستورگانی برای نمایهسازی وبگاهها که بهمنظور مرور صفحات وب جهانی بهصورت سامانمند نوشته شده است
وبِ عمیقdeep web, undernet, invisible webواژههای مصوب فرهنگستاناطلاعات و دادههای اینترنتی که خواسته یا ناخواسته از دید موتورهای جستجو مخفی و غیرقابل دسترسی است متـ . نهانوب hidden web ژرفنِت deepnet
میزبانی وبweb hostingواژههای مصوب فرهنگستانایجاد و ادارۀ فضایی که دارای یک یا چند کارساز یا وبگاه باشد تا کاربران بتوانند صفحات وب خود را در آن درج کنند
سربندی سادهplain whipping, common whipping, temporary whipping, simple whippingواژههای مصوب فرهنگستانسادهترین نوع سربندی که در آن رشتهای نازک را برای استفادۀ موقت به دور طناب اصلی میپیچند
سربندیwhipping 2, whip 2واژههای مصوب فرهنگستانتاباندن سربند به دور سر طناب برای جلوگیری از باز شدن رشتههای طناب از یکدیگر