جادوگر، مجذوب کردن، افسون کردن، سحر کردن
مرطوب
لباس شنا
باشه
جورج
جادوگر
بی نظیر
غیر فعال
فریب خورده، افسون کردن، فریفتن، مسحور کردن
تغییر کرد، چوب زدن، راه گزیدن، سویچ زدن، جریان را عوض کردن