آذرجشنفرهنگ فارسی عمیدجشنی که ایرانیان قدیم در روز آذر (نهم) از ماه آذر باستانی به مناسبت توافق نام ماه و روز برپا میکردند و به زیارت آتشکده میرفتند؛ آذرگان.
آذرجشنفرهنگ فارسی معین( ~. جَ) (اِمر.) جشنی در روز آذر (نهم ) از ماه آذر، در این روز به زیارت آتشکده می رفتند.
جشن آذرلغتنامه دهخداجشن آذر. [ ج َ ن ِ ذَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آذرجشن . آذرخُش . رجوع به آذرجشن و آذرخش در همین لغت نامه شود.
آذرفرهنگ فارسی عمید۱. آتش.۲. ماه نهم از سال خورشیدی ایرانی.۳. [قدیمی] روز نهم از نهمین ماه تقویم اوستایی که ایرانیان قدیم در ماه آذر این روز را به خاطر یکی شدن نام ماه و روز جشن میگرفتند؛ آذرروز؛ آذرگان؛ آذرجشن: ◻︎ ای خردمند سرو تابانماه / روز آذر می چو آذر خواه (مسعودسعد: ۵۴۶).
ارمنیهلغتنامه دهخداارمنیه . [ اَ / اِ م َ نی ی َ ] (اِخ ) ارمن . ارمنستان . ارمینیه . مملکتی است وسیع که در مشرق دریای فرات و جانب شمال دیار بکر و کردستان و آذربایجان و سمت مغرب شروان و سمت جنوب گرجستان واقع است و آن منقسم است بدو قسمت : صغری و کبری . تفلیس و ت
جشنلغتنامه دهخداجشن . [ ج َ ] (اِ) آقای ابراهیم پورداود در جلد یکم کتاب یسنا نوشته اند: لغت جشن نیز در فارسی از لغت یسن اوستائی به یادگار مانده است چون اصلاً تمام اعیاد دینی بوده مانند عید فروردگان و عید مهرگان و در این اوقات بخصوصه به ستایش و پرستش و مراسم دینی میپرداختند یا به عبارت دیگر ی