الحادلغتنامه دهخداالحاد. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ لَحد و لُحد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به لَحد و لُحد شود.
الحادلغتنامه دهخداالحاد. [ اِ ] (ع مص ) از حد درگذشتن در حرم (کعبه ) و میل کردن بظلم در آن ، و رعایت نکردن و هتک حرمت آن و شریک قرار دادن بخدا یاشک کردن درباره ٔ خدا و بقولی ستم کردن در حرم و بقول دیگر احتکار طعام در آن (در مکه ) . (از اقرب الموارد). کژکاری خواستن و ستمکاری جستن . (تفسیر کشف ا
عملیات چندملیتیmultinational operation, allied countries operation, allied forces operationواژههای مصوب فرهنگستانعملیاتی که نیروهای نظامی دو یا چند کشور برای اجرای مأموریتی مشترک در یک منطقه انجام میدهند
العاطلغتنامه دهخداالعاط. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ لَعط، بمعنی خطی که حبشیان بر روی خود کشند. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). || ج ِ لُعط. (اقرب الموارد). رجوع به لُعط شود.
الهادلغتنامه دهخداالهاد. [ اِ ] (ع مص ) ستم و جور کردن . || خوار داشتن و حقیر شمردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). پست شمردن کسی را. || خمیدن بر زمین از گرانی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). متمایل شدن بزمین بسبب سنگینی . (از اقرب الموارد). || گرفتن مردی را و گذاشتن بر وی دیگری را
الهاطلغتنامه دهخداالهاط. [ اِ ] (ع مص ) آب زدن بر کس . یقال : الهطت المراءة فرجها بماء. (منتهی الارب ) (از متن اللغة).
الهیاتلغتنامه دهخداالهیات . [ اِ لا هی یا] (ع اِ) ج ِ اِل̍هیَّة. رجوع به الهیة شود. || آنچه مربوط به «اله » باشد. مباحث و مسائل علم الهی که یکی از فنون حکمت است . (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). || حکمت الهی (بمعنی اعم ). حکمت مابعدالطبیعه . علم اعلی (عقل و آثار آن در عالم جسمانی و روحانی . واجب