الیوملغتنامه دهخداالیوم . [ اَل ْ ی َ ] (ع ق ، اِ) امروز. (ناظم الاطباء). وقت حاضر. اکنون . (از اقرب الموارد). و رجوع به یوم شود.
علوملغتنامه دهخداعلوم . [ ع ُ ] (ع اِ) ج ِ عِلم . دانشها. رجوع به علم شود : علوم عالم دانم ولیکن اندر عصراگر دو مردم دانم بدان که نادانم . مسعودسعد.- علوم آثار علوی ؛ علم به افلاک و حرکات فلکی و آثار آنها،
حلوملغتنامه دهخداحلوم . [ ح ُ ] (ع اِ) ج ِ حِلم ، به معنی آهستگی و بردباری و عقل . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
هلیوملغتنامه دهخداهلیوم . [ هَِ یُم ْ ] (فرانسوی ، اِ) گاز سبک و غیرقابل احتراقی که در بالن به کار میرود. (فرهنگ انگلیسی حَییم ).
پالیوملغتنامه دهخداپالیوم . [ پال لیو ] (لاتینی ، اِ) ردای فراخ یونانیان قدیم که رومیان نیز از آغاز جمهوری معمول داشتند. || نواری از پارچه ٔ پشمی سپید دارای صلیب سیاه که پاپ بر روی لباسهای رسمی خود میافکند وبه همه ٔ آرشوک ها و بعض اِوِک های مقرّب نیز می دهد.
ابن الیوملغتنامه دهخداابن الیوم . [ اِ نُل ْ ی َ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) کسی که در اندیشه ٔ فردا نباشد و امروز را غنیمت داند.
عاذفلغتنامه دهخداعاذف . [ ذِ ] (ع ص ) چشنده . مازلت عاذفاً منذ الیوم ؛ یعنی نچشیدم چیزی را. (منتهی الارب ).
لسان البرلغتنامه دهخدالسان البر. [ ل ِ نُل ْ ب َرر ] (ع اِ مرکب ) پیش رفتگی خاک در آب . دماغه . شبه جزیره : واللسان لسان البر الذی ادلعه فی الریف علیه الکوفة الیوم والحیرة قبل الیوم . (معجم البلدان ذیل کلمه ٔ لسان ).
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد معروف به ابن السنی دینوری . او راست : عمل الیوم و اللیلة. و وفات وی به سال 364 هَ . ق . بوده است .
تالیوملغتنامه دهخداتالیوم . (فرانسوی ، اِ) مأخوذ از فرانسه در شیمی متداول است . از اجسام بسیط و فلزی است ، سفیدرنگ که در سال 1816م . کشف شد. این جسم در سولفور آهن و مس یافت شود.
پالیوملغتنامه دهخداپالیوم . [ پال لیو ] (لاتینی ، اِ) ردای فراخ یونانیان قدیم که رومیان نیز از آغاز جمهوری معمول داشتند. || نواری از پارچه ٔ پشمی سپید دارای صلیب سیاه که پاپ بر روی لباسهای رسمی خود میافکند وبه همه ٔ آرشوک ها و بعض اِوِک های مقرّب نیز می دهد.
ابن الیوملغتنامه دهخداابن الیوم . [ اِ نُل ْ ی َ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) کسی که در اندیشه ٔ فردا نباشد و امروز را غنیمت داند.
گالیومفرهنگ فارسی عمیدفلز کمیاب نقرهایرنگ که در حرارت ۳۰ درجه سانتیگراد ذوب میشود و در ساخت دماسنج برای دماهای بالا و به عنوان نیمهرسانا به کار میرود.