ایلولفرهنگ فارسی عمید۱. ماه نهم تقویم شمسی بعضی کشورهای عربی، بین آب و تشرین اول، مطابق ماه سپتامبر، دارای ۳۰ روز.۲. دوازدهمین ماه تقویم عرفی یهود.۳. از ماههای تقویم سُریانی
ایلوللغتنامه دهخداایلول . (ترکی ، اِ) نام ماه دوازدهم از سال رومیان و آن بودن آفتابست در این زمان از اواسط برج سنبله تا اواسط برج میزان . (برهان ). بلغت سریانی نام ماه رومی که آفتاب در سنبله باشدمطابق آن بهندی ماه کرار است . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). ماه قوس . (بحر الجواهر). دوازدهمین ماه تقو
حلوللغتنامه دهخداحلول . [ ح ُ ] (ع مص ) گذشتن مهلت وام و واجب شدن ادای آن . (منتهی الارب ).- حلول اجل ؛ درآمدن وقت . رسیدن وعده ٔ چیزی . (آنندراج ). || رسیدن هدی [ قربانی ] بجایی که کشتن وی آنجا روا بود. (از منتهی الارب ). رسیدن قربانی به موضع قربان شدن . (از
چالوپللغتنامه دهخداچالوپل . [ پ ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان قره طقان بخش بهشهر شهرستان ساری که در 3 هزارگزی خاورنکا، کنار راه شوسه نِکا به بهشهر واقع شده . دامنه ای است معتدل مرطوب و مالاریائی که 190 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ن
یعلوللغتنامه دهخدایعلول . [ ی َ ] (ع اِ) پارگین سپید صاف راست روان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). الغدیر الابیض المطرد. (اقرب الموارد). || شبنم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || غورهای آب . (منتهی الارب ). حباب آب . (آنندراج ). ژاله . سوارک آب . ج ،یعالیل . (مهذب الاسماء). || ابر سفید. || باران پی
هلوللغتنامه دهخداهلول . [ هَُ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان ساوه که 238 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه و محصول عمده اش غله ، انار، انجیر و پنبه و کاردستی مردم بافتن گلیم و جاجیم است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).<b
تشرینفرهنگ فارسی معین(تِ) [ معر. ] (اِ.) نام دو ماه از ماه های رومی ، تشرین اوُل و تشرین دوم که بین ایلول و کانون اول واقع اند.
دسطمبریوسلغتنامه دهخدادسطمبریوس . [ دِ طَ ب ِ ] (اِ) صورتی از کلمه ٔ دسامبر فرانسه و دِسِمبِر انگلیسی . دسامبر. کانون اول . ایلول . (التفهیم ). ماه دوازدهم از سال مسیحی و آن از دهم آذر است تا دهم دی .
آبفرهنگ فارسی عمید۱. ماه یازدهم سال سُریانی یا رومی مطابق مردادماه.۲. ماه یازدهم از سال ملی یهود.۳. ماه هشتم در تقویم شمسی کشورهای عربی که بعد از تموز و پیش از ایلول و مطابق ماه اوت فرنگی است.