بابکانلغتنامه دهخدابابکان . [ ب َ ] (اِخ ) (چشمه ٔ...). از ناحیه ٔ بویراحمدی از چار بنیچه کهکیلویه از نزدیکی قریه ٔ بابکان برخاسته است . (فارسنامه ٔ ناصری ).
نسق بندیلغتنامه دهخدانسق بندی . [ ن َ س َ ب َ ] (حامص مرکب ) نظم و ترتیب بنیان و اساس کارها. (ناظم الاطباء). || بنیچه بندی در ده . (یادداشت مؤلف ).
تارمونیلغتنامه دهخداتارمونی . (اِخ ) تیره ای از چرام (قسم دوم از اقسام چهار بنیچه ایل جاکی کوه گیلویه ٔ فارس ). (جغرافیای سیاسی کیهان ص 89).