لغتنامه دهخدا
بیش موش . (اِ مرکب ) جانوری است مانند موش و در زیر بوته ٔ بیش میباشد و آن را میخورد؛ و منه المثل : اعجب من فارةالبیش تتغذی بالسموم و تعیش . فارةالبیش . (منتهی الارب ). گویند گوشت او تریاق بیش است یعنی دفع ضرر بیش میکند. (برهان ). رجوع به مخزن الادویه و ترجمه ٔ صیدنه ٔ بیرونی