حوض آبلغتنامه دهخداحوض آب . [ ح َ ض ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )آبگیر. آبدان . || حوض آب و حوض ماهی . || کنایه از برج حوت که برج دوازدهم فلک است .(برهان ) (آنندراج ). || آسمان . (برهان ).
غسل دادنلغتنامه دهخداغسل دادن . [ غ ُ دَ ] (مص مرکب ) شستن مرده مطابق حکم شرع . این ترکیب را بیشتر در باره ٔ میت استعمال کنند. (از آنندراج ذیل غسل ) : گر رسیدی دست غسلش زآب حیوان دادمی بلکه چون اسکندرش تابوت زر فرمودمی . خاقانی .گوئی ج
ماهی دانلغتنامه دهخداماهی دان . (اِ مرکب ) حوض را گویند. (برهان ) (آنندراج ). حوض و آبگیر. (ناظم الاطباء) : همیدون کوثر اندر ژرف ماهی دان تو بودی به خلوت هر شبی حور دگر مهمان تو بودی . فرخی . || برج حوت را نیز گویند. (فرهنگ رشیدی ) (آن