ترجمه مقاله

دمیدن

damidan

۱. وزیدن باد.
۲. (مصدر متعدی) پف‌ کردن و باد کردن در چیزی.
۳. روییدن و سر از خاک درآوردن گیاه.
۴. طلوع کردن؛ سرزدن آفتاب.
۵. پدیدار گشتن.
۶. خروشیدن.
۷. خود را پرباد کردن.

۱. برآمدن، سرزدن، طلوع
۲. وزیدن
۳. رستن، روییدن
۴. باد کردن، فوت کردن

ترجمه مقاله