رآکسیونفرهنگ فارسی عمید۱. واکنش؛ عکسالعمل.۲. (شیمی) تغییر حالت یک جسم در نتیجۀ تٲثیر جسم دیگر در آن.۳. (سیاسی) ارتجاع و تمایل به اوضاع کهنه و قدیم؛ مخالفت با تجدد.
پروکسنلغتنامه دهخداپروکسن . [ پْرُک ْ / پ ِ رُک ْ س ِ ] (اِخ ) نام یکی از رؤسای نظامیان یونانی هوی خواه کوروش کوچک . هنگامی که کورش در سارد حاکم نشین لیدیه بود و خود را برای جنگ با برادرش اردشیر دوم آماده میکرد پروکسن با هزاروپانصد نفر سنگین اسلحه و پانصد نفر
پیروکسنفرهنگ فارسی عمیدگروهی از کانیها که سیلیکاتهای طبیعی منیزیم، آهن، یا کلسیم در ساختمان آنها به کار رفته است.
پیرکاشانلغتنامه دهخداپیرکاشان . (اِخ ) دهی از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه واقع در هفت هزارگزی جنوب خاوری مرزبانی ،کنار راه مرزبانی به کندوله . کوهستانی ، سردسیر، دارای 470 تن سکنه . آب آن از چشمه و قنات . محصول آنجا غلات آبی و دیمی توتون و لبنیات و م
رقاشانلغتنامه دهخدارقاشان . [ رَ ] (اِخ ) دو کوه اند به اعلای شریف . (منتهی الارب ). دو کوهک است در طرف اعلای شریف در نقطه ٔ تلاقی دار کعب و کلاب و کوههای مزبور بسوی سواد متوجه اند و اطراف آن زمین سفیدی است . (از معجم البلدان ج 4).
رقاصانلغتنامه دهخدارقاصان . [ رَق ْ قا ] (اِخ ) دهی از دهستان زیبد بخش جویمند حومه ٔ شهرستان گناباد. سکنه ٔ آن 157 تن است . آب آن از قنات . محصولات عمده ٔ آنجا غلات و ارزن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).