ساوآهنلغتنامه دهخداساوآهن . [ هََ ] (اِ مرکب ) سونش و براده ٔ آهنی را گویند که از دم سوهان بریزد. (برهان ) (آنندراج ). براده . (السامی ). سونش آهن . (زمخشری ) (رشیدی ).
شواهنلغتنامه دهخداشواهن . [ ش َ هَِ ] (ع اِ) ج ِ شاهین . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به شاهین شود.
شواهینلغتنامه دهخداشواهین . [ ش َ ] (ع اِ) ج ِ شاهین . (منتهی الارب ). نام مرغی است . این واژه عربی نیست اما عرب بدان تکلم نموده است . (از اقرب الموارد). رجوع به شاهین شود.
سیاوانلغتنامه دهخداسیاوان . (اِخ ) دهی است از دهستان دشت بیل بخش اشنویه ٔ شهرستان ارومیه . دارای 107 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات ، توتون . شغل اهالی زراعت و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
شاوانیلغتنامه دهخداشاوانی . [ ] (ص نسبی ) انتساب است به شاوان که از قرای مرو است . (از سمعانی ) (از معجم البلدان ).
برادهلغتنامه دهخدابراده . [ ب ُ دَ/ دِ ] (ع اِ) سونش . (منتهی الارب ). سونش آهن و فولاد. ساوآهن . (مهذب الاسماء) (السامی ). سوده ٔ آهن . ریزه ٔآهن و مانند آن که در وقت سوهان کردن بیفتد. ریزه که از دهن سوهان ریزد. (زمخشری ) (از اقرب الموارد).- <span class="