25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
ستوهیدن
ستوه
ستوه
فرومانده
اعیا
ازپاافتاده
بیشتر بدانید
flukey
خراشنده (ماده)
Wilson cloud chamber
apple aphid
خوش ظاهر و بد باطن
کلیولند
ستوهیده
sotuhide
معنی
۱. خسته و درماندهشده.
۲. بهتنگآمده.
جستوجوی دقیق
ستوهیده
فرهنگ فارسی عمید
۱. خسته و درماندهشده.۲. بهتنگآمده.