لغتنامه دهخدا
شکیمة. [ ش َ م َ ] (ع اِمص ) ننگ . عار. (ناظم الاطباء). ننگ . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || سرکشی . کبر. غرور. (ناظم الاطباء). سرکشی . یقال : فلان شدید الشکیمة اذا کان ابیاً. (منتهی الارب ).- ذوالشکیمة ؛سرکش . شدیدالنفس . (یادداشت مؤلف ): فلان ذوش