غصهدار؛ اندهگین.
اشک زا , اشکبار , اشکي , غصه دار
غمگین؛ غمناک؛ اندوهناک؛ غصهدار؛ دلتنگ.
( اَ ) (ص مر.) غمگین ، غصه دار.
متاسفم، غصه خوردن، تاسف خوردن، غصه دار کردن