لباقتفرهنگ فارسی معین(لَ قَ) [ ع . لباقة ] 1 - (مص ل .) زیرک شدن ، ماهر گردیدن . 2 - (حامص .) چرب زبانی ، زیرکی .
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی میکالی (امیر...) مکنی به ابونصر و نام جد او اسماعیل بود. وی از افراد خاندان آل میکال است . مترجم تاریخ یمینی آرد (ص 435 ببعد): [ سلطان محمود ] ریاست نیشابور به ابوعلی الحسن بن محمدبن العباس تفویض فرمود و او مرد