ماکزیموملغتنامه دهخداماکزیموم . [ م ُ ] (فرانسوی ، اِ) بالاترین حد ممکن . حداکثر. بیشینه . مقابل مینیموم و حداقل و کمینه . (فرهنگ فارسی معین ). || (اصطلاح ریاضی ) هرگاه در یک فاصله ٔ معینی تابع بطور پیوسته صعود و سپس نزول کند، بزرگتر مقداری را که در این تغییرات می یابد ماکزیموم آن تابع گویند. تاب
ماکزیمومفرهنگ فارسی معین(مُ) [ فر. ] (اِ.) = ماکزیمم : حداکثر، بیشترین حد، بزرگترین مقدار در مجموعه ای از مقادیر، بیشینه (فره ).
ماکزیمومفرهنگ فارسی معین(مُ) [ فر. ] (اِ.) = ماکزیمم : حداکثر، بیشترین حد، بزرگترین مقدار در مجموعه ای از مقادیر، بیشینه (فره ).
قسمت عمدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ده، اغلب، بیشتر، اکثر، بخش اصلی، مهمترین بخش اکثریت، بیشترین توده جوهر ماکزیمم