مخاطیلغتنامه دهخدامخاطی . [ م ُ ] (ص نسبی ) منسوب به مخاط: غشاء مخاطی . || قسمی از بلغم که مشابه به آب بینی باشد. (غیاث ) (آنندراج ). رجوع به مخاط شود.
غدد مخاطیلغتنامه دهخداغدد مخاطی . [ غ ُ دَ دِ م ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) غده هائی هستند که در همه ٔ اغشیه ٔ مخاطی منتشرند و وظیفه ٔ آنها تر و نرم نگاه داشتن غشاء است . رجوع به مخاطی شود.
بالۀ مخاطیmucosal flapواژههای مصوب فرهنگستانبالهای از بافت مخاطی که از آن در ترمیم نارساییهای حفرۀ دهان استفاده میکنند
پَرگَنۀ مخاطیmucoid colonyواژههای مصوب فرهنگستانپَرگَنهای که به نظر میرسد سطح آن با مخاط پوشیده شده است
بالۀ مخاطی ـ پیرااستخوانیmucoperiosteal flapواژههای مصوب فرهنگستانبالهای از بافت مخاطی اطراف استخوان
غدد مخاطیلغتنامه دهخداغدد مخاطی . [ غ ُ دَ دِ م ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) غده هائی هستند که در همه ٔ اغشیه ٔ مخاطی منتشرند و وظیفه ٔ آنها تر و نرم نگاه داشتن غشاء است . رجوع به مخاطی شود.
بالۀ مخاطیmucosal flapواژههای مصوب فرهنگستانبالهای از بافت مخاطی که از آن در ترمیم نارساییهای حفرۀ دهان استفاده میکنند
پَرگَنۀ مخاطیmucoid colonyواژههای مصوب فرهنگستانپَرگَنهای که به نظر میرسد سطح آن با مخاط پوشیده شده است
بالۀ مخاطی ـ پیرااستخوانیmucoperiosteal flapواژههای مصوب فرهنگستانبالهای از بافت مخاطی اطراف استخوان
غدد مخاطیلغتنامه دهخداغدد مخاطی . [ غ ُ دَ دِ م ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) غده هائی هستند که در همه ٔ اغشیه ٔ مخاطی منتشرند و وظیفه ٔ آنها تر و نرم نگاه داشتن غشاء است . رجوع به مخاطی شود.
بالۀ مخاطیmucosal flapواژههای مصوب فرهنگستانبالهای از بافت مخاطی که از آن در ترمیم نارساییهای حفرۀ دهان استفاده میکنند
پَرگَنۀ مخاطیmucoid colonyواژههای مصوب فرهنگستانپَرگَنهای که به نظر میرسد سطح آن با مخاط پوشیده شده است