مسفنلغتنامه دهخدامسفن . [ م ِ ف َ ] (ع اِ) تیشه ٔ چوب تراشی و آنچه بدان چیزی را تراشند. (منتهی الارب ). آنچه چیزی را بدان تراشند. (از اقرب الموارد). چوب سای و ماله ٔ بزرگ . ج ، مَسافن . (مهذب الاسماء).
مسوفینلغتنامه دهخدامسوفین . [ م ُ س َوْ وِ ] (ع ص ، اِ)ج ِ مسوف (در حالت نصبی و جری ). رجوع به مسوف شود.
چوبسایلغتنامه دهخداچوبسای . (نف مرکب ) ساینده ٔ چوب . که چوب ساید. || (اِ مرکب ) سوهان . (مهذب الاسماء). سفن . مسفن . (ملخص اللغات حسن خطیب ). (در اصطلاح نجاران ) سوهانی خشن که درشت تر از سوهان های دیگرست و بدان چوب سایند. (یادداشت بخط مؤلف ).