ناگندیدنلغتنامه دهخداناگندیدن . [ گ َ دی دَ ] (مص منفی ) مقابل گندیدن ، به معنی عفونت گرفتن و فاسد شدن و بدبوی شدن .
نیوندیدنلغتنامه دهخدانیوندیدن . [ ن َ یو دی دَ ] (مص ) آمیختن . سرشتن و برتاختن و حمله بردن و دلیری نمودن . (ناظم الاطباء).
ناگندیدنیلغتنامه دهخداناگندیدنی . [ گ َدی دَ ] (ص لیاقت ) فسادناپذیر. فاسدناشدنی . که تغییر حالت ندهد و خراب و فاسد و گندیده و بدبوی نشود.
ناگندیدنیلغتنامه دهخداناگندیدنی . [ گ َدی دَ ] (ص لیاقت ) فسادناپذیر. فاسدناشدنی . که تغییر حالت ندهد و خراب و فاسد و گندیده و بدبوی نشود.
ناگندیدنیلغتنامه دهخداناگندیدنی . [ گ َدی دَ ] (ص لیاقت ) فسادناپذیر. فاسدناشدنی . که تغییر حالت ندهد و خراب و فاسد و گندیده و بدبوی نشود.