هجاوةلغتنامه دهخداهجاوة. [ هََ وَ ] (ع مص ) سخت گرم گردیدن روز. (از ناظم الاطباء). شدت یافتن گرمی روز. (از اقرب الموارد).
هزاوهلغتنامه دهخداهزاوه . [ هََ / هَِ وَ ] (اِخ ) قصبه ٔ دهستان فراهان سادات از بخش فرمهین شهرستان اراک . دارای 2736 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده اش انگور، غله و میوه است . این قصبه از قراء قدیمی این ناحیه و دارای
عجاوةلغتنامه دهخداعجاوة. [ ع ُ / ع ِ وَ ] (ع اِ) شیری که بچه ٔ یتیم را بدان پرورند. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ).
عجاوةلغتنامه دهخداعجاوة. [ ع ُ وَ ] (ع اِ) عَجوة. خرمای پر و درون چفسیده . (منتهی الارب ) در اقرب الموارد آرد: به حجاز مضموم است خرمای محشی در وعاء آن و در قاموس است التمر المحشی . || (اِخ ) خرمایی است به مدینه . (اقرب الموارد).