پرستشگاهsanctum 1, sanctuary 3, shrine 1واژههای مصوب فرهنگستانهر مکان و بنایی برای عبادت و پرستش مانند معبد و مسجد و کلیسا
پرستشگاه زورقیbark shrine/ barque shrineواژههای مصوب فرهنگستانگونهای معبد کوچک به شکل قایقی که دماغه و پاشنۀ آن با نمادهای یک خدا تزیین شده و اتاقک آن حاوی پیکرۀ آن خداست
پرستشگاه فرازکوهیpeak sanctuaryواژههای مصوب فرهنگستانهریک از مکانهای آیینی مینوسی، بدون سازههای یادمانی، در کوههای جزیرۀ کِرِت که در آنها نهشتههایی حاوی پیشکشهای نذری متعلق به 2000 تا 1450 پیش از میلاد یافت شده است
پرستشگهلغتنامه دهخداپرستشگه . [ پ َرَ ت ِ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) معبد. پرستشگاه . صومعه . جای عبادت . عبادتگاه . پرستشکده . عبادتخانه : پرستشگهی بس کنم زین جهان سپارم ترا آنچه دارم نهان . فردوسی .خود اندر پرستشگه آمد چو گردبزودی در آ
پرستشگاه زورقیbark shrine/ barque shrineواژههای مصوب فرهنگستانگونهای معبد کوچک به شکل قایقی که دماغه و پاشنۀ آن با نمادهای یک خدا تزیین شده و اتاقک آن حاوی پیکرۀ آن خداست
پرستشگاه فرازکوهیpeak sanctuaryواژههای مصوب فرهنگستانهریک از مکانهای آیینی مینوسی، بدون سازههای یادمانی، در کوههای جزیرۀ کِرِت که در آنها نهشتههایی حاوی پیشکشهای نذری متعلق به 2000 تا 1450 پیش از میلاد یافت شده است
معبددیکشنری عربی به فارسیخيمه , پرستشگاه موقت , مرقد , جايگزين شدن , پرستشگاه , معبد , شقيقه , گيجگاه
پرستشگاه زورقیbark shrine/ barque shrineواژههای مصوب فرهنگستانگونهای معبد کوچک به شکل قایقی که دماغه و پاشنۀ آن با نمادهای یک خدا تزیین شده و اتاقک آن حاوی پیکرۀ آن خداست
پرستشگاه فرازکوهیpeak sanctuaryواژههای مصوب فرهنگستانهریک از مکانهای آیینی مینوسی، بدون سازههای یادمانی، در کوههای جزیرۀ کِرِت که در آنها نهشتههایی حاوی پیشکشهای نذری متعلق به 2000 تا 1450 پیش از میلاد یافت شده است