کریاسلغتنامه دهخداکریاس . [ ک ِرْ ] (اِ) دربار پادشاهان و امرا و اعیان را گویند. (برهان ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ). درگاه . درگه . آستان . آستانه . جناب . سُدّه . فناء. عتبة. وصید. (یادداشت مؤلف ) : به کریاس گفت [ رستم ] ای سرای امیدخنک روز کاندر تو بد جم شید.
کریاسلغتنامه دهخداکریاس . [ ک ِرْ ] (ع اِ) خلاجای بر بام که کاریز آن بر زمین باشد. (فعیال است بزیادتی یاء از کرس که بمعنی بول و سرگین است ). ج ، کراییس . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
کریاسفرهنگ فارسی عمید۱. درگاه؛ آستان؛ آستانه: ◻︎ به کریاس گفت ای سرای امید / خُنُک روز کاندر تو بُد جمشید (فردوسی: ۵/۳۶۶).۲. [قدیمی] دالان؛ راهرو.۳. [قدیمی] دربار.
فرایند کراسKraus processواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فرایند لجن فعال که در آن لجناب هاضم بیهوازی پس از هوادهی به حوض هوادهی اضافه میشود؛ در این روند قابلیت تهنشینی لجن افزایش مییابد و از نیترات بهعنوان منبع اکسیژن استفاده میشود
موشک کروز پرسهزنloitering cruise missileواژههای مصوب فرهنگستاننوعی موشک که دارای دو ویژگی موشک کروز، یعنی هدایت با سرعت ثابت، و پرسهزنی است و پس از پرتاب، در نزدیک هدف شروع به جستوجوی هدف برای حمله به آن میکند
کپراسلغتنامه دهخداکپراس . [ ک َ ] (اِ) بمعنی تبذل و بذله گویی باشد و آن حشمت از خود برداشتن و با مردم خوش طبعی و مزاح بسیار کردن و هرزه گویی باشد. (برهان ) (آنندراج ). لاغ کردن . خوش دأبی کردن . مزاح کردن . (یادداشت مؤلف ).
کرازلغتنامه دهخداکراز. [ ک َ] (اِ) تب و حرارتی را گویند که زنان را در وقت زاییدن از شدت درد بهم می رسد. (برهان ) (ناظم الاطباء).
کرازلغتنامه دهخداکراز. [ ک َرْ را] (ع اِ) قچقار که خرجینه ٔ شبان بردارد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کبشی که خرجین شبان می برد و آن گوسپند بی شاخ است لان الاقرن یشتغل بالنطاح و گفته اند، کراز گوسپندی است که چوپان زنگی بر گردنش آویزد و دیگران از او پیروی کنند. (از اقرب الموارد). || (اِخ ) ن
کراییسلغتنامه دهخداکراییس . [ ک َ ] (ع اِ) ج ِ کِریاس . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به کریاس شود.
کلیاسلغتنامه دهخداکلیاس . [ ک ِل ْ ] (اِ) به معنی در خانه باشد. (برهان ) (آنندراج ). کریاس و در خانه . (ناظم الاطباء). در خانه . (فرهنگ فارسی معین ). || ادبخانه را نیز گویند که بر بام خانه سازند و آن را به عربی کریاس خوانند. (برهان ) (آنندراج ). مستراحی که بر بالای بام سازند و کاریز آن بر زمین
کلیاسفرهنگ فارسی معین(کِ) (اِ.) 1 - جلو خانه ، درگاه ، کریاس . 2 - مستراحی که بر بام خانه سازند و کاریز آن بر زمین باشد.