۱. [مجاز] گذشتن؛ گذر کردن: ◻︎ هر که نامخت از گذشت روزگار / نیز ناموزد ز هیچ آموزگار (رودکی: ۵۳۲).
۲. [مجاز] بخشش؛ بخشایش.
۳. [مجاز] صرف نظر کردن از چیزی.
〈 گذشت داشتن: (مصدر لازم) [مجاز] عفو و بخشایش داشتن.
〈 گذشت کردن: (مصدر لازم) [مجاز] عفو کردن؛ بخشودن.
۱. اغماض، بخشایش، بخشودن، چشمپوشی، درگذشتن، سماحت، عفو، عفو، لوطیگری
۲. سپری، گذر