اجارودلغتنامه دهخدااجارود. [ اُ ] (اِخ ) از توابع اردبیل . مرکز آن گرمی . دارای 99 قریه و 12000 سکنه است .
آزارودلغتنامه دهخداآزارود. (اِخ ) نام محلی کنار راه چالوس و شهسوار میان نشتاب رود و پلات کلا در 445500گزی طهران .
ازارودلغتنامه دهخداازارود. [ اَ / اِ ] (اِخ ) آزارود. ماوراءالنهر. (برهان ) (سروری ) : ازارود را ماوری النهر دان . فردوسی .و بتخفیف ازا. - سیب ِ ازا ؛سیب ماوراءالنهر. (آنندراج
اجاردلغتنامه دهخدااجارد. [ اُ رِ ] (اِخ ) موضعی است در بلاد بنی عبدالقیس و گفته اند وادی ای است که از سراة بقریه ٔ مطار بنی مضر جاری است . (مراصد). || یکی از وادیهای کلب و آن وادیهای بسیار است که قسمت شرقی را ادوات و قسمت غربی را بیاض گویند. (مراصد).
دراغارولغتنامه دهخدادراغارو. [ دَ ] (اِخ ) از ایلات اطراف اجارود و مرکب از دویست خانوار است که در اجارود مسکن دارند. ییلاق و قشلاق دارند و زارع و گله دار هستند. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 107).
تولونلغتنامه دهخداتولون . (اِخ ) دهی از دهستان اجارود است که در بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع است و 620 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
زنگیرلغتنامه دهخدازنگیر. [ زَ ] (اِخ ) دهی از دهستان اجارود است که در بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع است و 534 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
مجیدلولغتنامه دهخدامجیدلو. [ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان اجارود است که در بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع است و 156 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
کوتانچیلغتنامه دهخداکوتانچی . [ ک ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان اجارود است که در بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع است و 120 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).