لغتنامه دهخدا
اشفترار. [ اِ ف ِ ] (ع مص ) پراکندگی قوم و جز آنان . (از اقرب الموارد). پراکنده شدن و پراکندگی . (منتهی الارب ). || شکسته شدن چوب . (منتهی الارب ) (انساب سمعانی ) (اقرب الموارد). || فراخ شدن شعله ٔ چراغ . (منتهی الارب ). پهن شدن شعله ٔ چراغ چنانکه مجبور شوند فتیله ٔ آنرا ببرن