زبان انزانیلغتنامه دهخدازبان انزانی . [ زَ ن ِ اَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به ایران باستان ج 1 ص 22 و «عیلام » و «ایلام » شود.
آگانزاناواژهنامه آزادبعضی از تاریخ نگاران شهر زنجان را با شهر «آگانزانا»، که بطلمیوس از آن نام برده است، یکی دانسته اند.
حنظیانلغتنامه دهخداحنظیان . [ ح ِ ] (ع ص ) رجل حنظیان ؛ مرد فحاش بدزبان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
عنظیانلغتنامه دهخداعنظیان . [ ع ِ ] (ع ص ) مرد ریاکار فحاش و یا مرد استهزأکننده ٔ برانگیزنده . رجوع به عنظوان شود. || (اِ) اول جوانی . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
انگیزانیدنلغتنامه دهخداانگیزانیدن . [ اَ دَ ] (مص ) انگیختن .- برانگیزانیدن ؛ برانگیختن . رجوع به انگیختن و انگیز و برانگیختن شود.
انگیزانیدنلغتنامه دهخداانگیزانیدن . [ اَ دَ ] (مص ) انگیختن .- برانگیزانیدن ؛ برانگیختن . رجوع به انگیختن و انگیز و برانگیختن شود.