خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بدخواهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بدخواهی
/badxāhi/
معنی
بدخواه بودن؛ عمل بدخواه.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. بداندیشی، بدکرداری،
۲. حسدورزی، رشکینی ≠ نیکخواهی، خیرخواهی
۳. خباثت، خبث
۴. بدجنسی، بدنهادی
۵. غرضورزی
دیکشنری
envy, ill will, malevolence, malice, malignity, rancor, rancour, spleen, venom, virulence
-
جستوجوی دقیق
-
بدخواهی
لغتنامه دهخدا
بدخواهی . [ ب َ خوا / خا ] (حامص مرکب ) حسد. (مهذب الاسماء) (دهار). حسادت . حسیدت . (یادداشت مؤلف ). بداندیشی : نبینم ببدخواهی اندر کسی که من نیز بدخواه دارم بسی . نظامی .|| دشمنی . کینه ورزی .
-
بدخواهی
واژگان مترادف و متضاد
۱. بداندیشی، بدکرداری، ۲. حسدورزی، رشکینی ≠ نیکخواهی، خیرخواهی ۳. خباثت، خبث ۴. بدجنسی، بدنهادی ۵. غرضورزی
-
بدخواهی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) badxāhi بدخواه بودن؛ عمل بدخواه.
-
بدخواهی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
envy, ill will, malevolence, malice, malignity, rancor, rancour, spleen, venom, virulence
-
بدخواهی
دیکشنری فارسی به عربی
حقد , سوء , نکاية
-
واژههای مشابه
-
بدخواهی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
موذي
-
از روی بدخواهی
دیکشنری فارسی به عربی
خبيث
-
از روی بدخواهی و شرارت
دیکشنری فارسی به عربی
مرض
-
واژههای همآوا
-
بد خواهی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
grudge, spite
-
جستوجو در متن
-
شر و نفوس
فرهنگ گنجواژه
بدخواهی.
-
rancor
روانشناسی
بدخواهی ، خصومت دیرین ، عداوت ، کینه ، (rancour)بدخواهی
-
rancour
روانشناسی
بدخواهی ، خصومت دیرین ، عداوت ، کینه ، (rancor)بدخواهی