محرومیت شنیداری بزرگسالیadult-onset deprivationواژههای مصوب فرهنگستانکاهش محسوس توانایی بازشناسی واژهها که بعد از یک دورۀ تحریک نامتقارن در گوش بدون سمعک بزرگسالانی ایجاد میشود که سمعک یکگوشی دارند متـ . محرومیت شنیداری تأخیری delayed-onset auditory deprivation محرومیت شنیداری دیرآغاز late-onset auditory deprivation
بزرگسال، بزرگسالفرهنگ مترادف و متضاد۱. بالغ، رشید ۲. پیر، جاافتاده، سالخورده، سالدیده، سالمند، کلانسال، مسن ≠ خردسال