بیمبالاتفرهنگ مترادف و متضادبیتوجه، بیدقت، بیفکر، بیملاحظه، سهلانگار، لاابالی، لاقید ≠ متوجه، محتاط، ملاحظهکار
بیمبالاتیفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیپروایی، بیملاحظگی ۲. بیتوجهی، بیدقتی، سهلانگاری ۳. لاابالیگری، لاقیدی
بیمبالاتیفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیپروایی، بیملاحظگی ۲. بیتوجهی، بیدقتی، سهلانگاری ۳. لاابالیگری، لاقیدی
سربههوا شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. بازیگوش شدن، غافل گشتن، بیمبالات شدن ۲. بیبندوبار شدن، لاابالی شدن، لاقید شدن
بیمبالاتیفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیپروایی، بیملاحظگی ۲. بیتوجهی، بیدقتی، سهلانگاری ۳. لاابالیگری، لاقیدی