تبغورلغتنامه دهخداتبغور. [ ت َ ] (اِ) شعوری بنقل فرهنگ نعمت اﷲ این کلمه را قوش معنی کرده است . (لسان العجم ج 1 ورق 276 الف ).
تبغرلغتنامه دهخداتبغر. [ ت َ غ َ ] (اِخ ) یاقوت از قول محمودبن عمر گوید که موضعی است . رجوع به معجم البلدان ج 2 ص 362 شود.
تباغرلغتنامه دهخداتباغر. [ ] (اِخ ) نام رودی است که از تبت رود و در ماوراءالنهر از شهر اوزکند گذرد. (از حدود العالم چ طهران ص 69).