لغتنامه دهخدا
تتنای . [ ] (اِخ ) والی ایران در فلسطین . پیرنیا در تاریخ ایران باستان آرد: پس از آن داریوش فرمانی صادر کرد، بدین مضمون : «پس حال ای تتنای والی ماورای نهر شتر بوزنای و رفقای شما... که آن طرف نهر میباشید از آن دور شوید و بکار این خانه ٔ خدا متعرض نباشید اما حاکم یهود و مشایخ ی