تريثدیکشنری عربی به فارسیدرنگ کردن , تاخير کردن , ديرپاييدن , پابپاورکردن , معطل کردن , باتنبلي حرکت کردن , کسيکه در رفتن تعلل کند , پرسه زن
پوشچنگار وارویشی تیروئیدanaplastic carcinoma of thyroid gland, undifferentiated carcinoma of thyroid gland, anaplastic thyroid carcinomaواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پوشچنگار تیروئید که یاختههای غیرعادی و بسیار متنوع آن ممکن است سالها خاموش بمانند و ناگهان تهاجم خود را آغاز کنند متـ . پوشچنگار وارویشی سپردیس
یثریطلغتنامه دهخدایثریط. [ی ُ ] (ع فعل ) شتری که پیاپی ریخ زند. (آنندراج ). فعل مضارع از اثراط البعیر یثریط، مانند اهراق الماء یهریق ؛ یعنی پیاپی ریخ می زند آن شتر. (ناظم الاطباء).
طرثلغتنامه دهخداطرث . [طِ ] (ع اِ) کرانه ٔ تندی لب شرم زن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). طرف ختنه گاه از شرم زن . (ترجمه ٔ قاموس ).
تریثلغتنامه دهخداتریث . [ ت َ رَی ْ ی ُ] (ع مص ) درنگ کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد).