لغتنامه دهخدا
طاجن . [ ج ِ / ج َ ] (معرب ، اِ) تابه که در آن بریان کنند. طیجن ، و هر دو معرّب است . لان ّ الطاءَ والجیم لایجتمعان فی الکلام . (منتهی الارب ) (آنندراج ). تابه ٔ روغن جوشی . (دهار). تابه که چیزی بر آن بریان کنند. (غیاث از شرح نصاب ). فمما اخذ