لغتنامه دهخدا
تندو. [ ت َ ] (اِ) عنکبوت را گویند. (برهان ) (از ناظم الاطباء) (از اوبهی ) (از فرهنگ رشیدی ) (از فرهنگ جهانگیری ) (از آنندراج ). تنند و تنندو و تننده . (فرهنگ رشیدی ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). و آنرا جولاه و جولاهه و جوله نیز گویند، زیراکه تننده است . (انجمن آرا) (آنندراج