لغتنامه دهخدا
خمدان . [ خ ُ ] (اِ مرکب ) میکده . شرابخانه . (ناظم الاطباء) (از برهان قاطع) (انجمن آرای ناصری ). || داش و کوزه ٔ خشت پزی و سفال پزی . (برهان قاطع) (از ناظم الاطباء) (انجمن آرای ناصری ) : الاتون ... یستعار... الاجر و یقال له بالفارسیة خمدان و تونق و دا