خَامِدِينَفرهنگ واژگان قرآنخاموش و بي حرکتها( از خمود است ، که به معناي سکون و خاموشي از سر و صدا و جنب و جوش است )
خَامِدُونَفرهنگ واژگان قرآنخاموش و بي حرکتها( از خمود است ، که به معناي سکون و خاموشي از سر و صدا و جنب و جوش است )
خامدانلغتنامه دهخداخامدان . [ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) قلمدان . (از فرهنگ شعوری ج 1 ص 374) (آنندراج ). خامه دان . رجوع به خامه دان شود.
خامدلغتنامه دهخداخامد. [ م ِ ] (ع ص ) مرده . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). ج ، خامدون ، خامدین : ان کانت اِلا صیحةً واحدةًفاذا هم خامدون . (قرآن 29/36). فَمازالت تلک دعویهم حتی جعلنا هم حصیداً خامدین . (قرآن 15/
دعویلغتنامه دهخدادعوی .[ دَع ْ وا ] (ع مص ) مصدر دُعاء است در تمام معانی . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به دعاء (در معنی مصدری ) شود. خواندن . خواستن : فما کان دعواهم اًذ جأهم بأسنا اًلا أن قالوا اًنا کنا ظالمین . (قرآن 5/7</s