درستلغتنامه دهخدادرست . [ دُ رُ ] (اِخ ) نام چند تن از محدثان باشد. رجوع به الاصابة و منتهی الارب شود.
درستلغتنامه دهخدادرست . [ دُ رُ ] (ص ، ق ، اِ) کل . تام . کامل . تمام . (ناظم الاطباء). تمام و غیر ناقص . (غیاث ). که کم نیست : سنگ این نانوا درست است . مقابل کم : وزن یا سنگ درست ؛ که کم نباشد. سنگ تمام . سنگ حق . || وافیه . بخوبی . بسزا. بتمامی .(یادداشت مرحوم دهخدا). کاملاً. بتمامه <span c
درستلغتنامه دهخدادرست . [ دُ رُ ] (اِخ ) ابن رباط فُقَیمی . شاعری بوده است معاصر فرزدق (قرن اول هجری ) و او سیاه چرده و کوتاه بالا و زشت روی بوده . (از البیان و التبیین ج 2) (از منتهی الارب ).
شکر سیاهواژهنامه آزادکشت نیشکر هر ساله از اردیبهشت ماه آغاز شده و بعد از گذشت ۸ماه در اوایل دی برداشت می شودوبرای اینکه ماحصل دست رنج کشاورزان به بازار عرضه شود پس از تمیز کردن نیشکر درکارگاهای سنتی آب نیشکرها که به زبان گیلکی به آن “شکرلوله” گفته میشود با استفاده از دستگاه ،گرفته میشود آب حاصل از نیشکرها را در داخل ظرف
درصدلغتنامه دهخدادرصد. [ دَ ص َ ] (اِ مرکب ) چند قسمت از صد قسمت (تمام ) چیزی . مقدار چیزی در ازاء یا به ازاء صد در صد چیزی . علامتش «%» است که عدد درصد در طرف راست آن نوشته میشود. مثلاً اگر دو گرم از ماده ٔ مرکبی مشتمل بر 25% کربن باشد مقدار کربن محتوی در صد
درصدلغتنامه دهخدادرصد. [ دَ ص َ ] (اِ مرکب ) چند قسمت از صد قسمت (تمام ) چیزی . مقدار چیزی در ازاء یا به ازاء صد در صد چیزی . علامتش «%» است که عدد درصد در طرف راست آن نوشته میشود. مثلاً اگر دو گرم از ماده ٔ مرکبی مشتمل بر 25% کربن باشد مقدار کربن محتوی در صد
صداندرصدفرهنگ فارسی عمیدصددرصد؛ تمامی و همگی؛ کلاً؛ تماماً: ◻︎ صداندرصد این دشت جای من است / بلند آسمانش هوای من است (فردوسی: ۲/۲۸).
چندۀ کُشندۀ پنجاهدرصدlethal dose fifty, LD50واژههای مصوب فرهنگستانچندۀ یک مادۀ سمی که در مدتزمان معین 50 درصد اندامگانهای مورد آزمایش را میکُشد متـ . چندۀ نیمکُش