خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رجب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
رجب
/rajab/
معنی
ماه هفتم از سال هجری قمری بعد از جمادیالآخر و پیش از شعبان؛ رجبالمرجب.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
رجب
لغتنامه دهخدا
رجب . [ رَ ] (ع مص ) حیا کردن و شرم داشتن . (ناظم الاطباء). حیا نمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). شرم کردن . (از اقرب الموارد). || بترسیدن . (مصادراللغة زوزنی ). ترسیدن . (از اقرب الموارد). ترسیدن از کسی . (ناظم الاطباء). مصدر بمعانی رجوب . (از منته...
-
رجب
لغتنامه دهخدا
رجب . [ رَ ج َ ] (اِخ ) ابن احمد. او راست : الوسیلة الاحمدیة و الذریعة السرمدیة فی شرح طریق المحمدیة. (از تاریخ تبییض ص 1087). و رجوع به المنلی رجب بن احمد در معجم المطبوعات شود.
-
رجب
لغتنامه دهخدا
رجب . [ رَ ج َ ] (اِخ ) ابن محب علی شاملو. خطاط و خوشنویس که کتابهای چندی بخط وی موجود است ، از جمله بسال 1069 هَ . ق . برحسب امر زال بیک یوزباشی دیوان فضولی و سبک باده ، و بسال 1051 لغت نوایی را نوشته است .رجوع به فهرست کتابخانه ٔ سپهسالار ص 268 و 6...
-
رجب
لغتنامه دهخدا
رجب . [ رَ ج َ ] (اِخ ) افندی صدیق . او راست : اللآلی السنیة فی المناورات الحربیة چ بولاق بسال 1291 هَ . ق . (از معجم المطبوعات ج 1).
-
رجب
لغتنامه دهخدا
رجب . [ رَ ج َ ] (اِخ ) شیخ عمرانی شافعی . او راست : نزهة اهل الطاعة فی اخبار الساعة. (از انساب سمعانی ).
-
رجب
لغتنامه دهخدا
رجب . [ رَ ج َ ] (اِخ ) محمد جمال الدین البیروتی . او راست : الاجوبة الجلیلة فی العقائد الدینیة چ مطبعة الادبیة بیروت بسال 1300 هَ . ق . (از معجم المطبوعات ).
-
رجب
لغتنامه دهخدا
رجب . [ رَ ج َ ] (اِخ ) محمدبن عبدالواحد. او راست : تاریخ الامم ، چ مطبعة السعادة بسال 1910 م . (از معجم المطبوعات ).
-
رجب
لغتنامه دهخدا
رجب . [ رَ ج َ ] (ع اِ) ماه هفتم از سال تازیان ، و آن رارجب مضر هم گویند لأنهم کانوا اشد تعظیماً له . ج ، اَرجاب ، اَرْجُب ، رِجاب ، رُجوب ، رَجَبات . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). جج ، اَراجیب ، اَراجِب ، ارجبانات ، اَرْجِبة. (ناظم الاطباء):...
-
رجب
لغتنامه دهخدا
رجب . [ رَ ج َ ] (ع مص ) ترسیدن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || مهابت کسی نمودن و بزرگ داشتن او را. (منتهی الارب ) (از آنندراج ). رجبه ، و منه اشتقاق رجب شهراﷲ الحرام لأنهم کانوا یعظمونه . (منتهی الارب ).بزرگ داشتن ....
-
رجب
لغتنامه دهخدا
رجب . [ رُ ] (ع اِ) مابین استخوان پهلو و سر سینه . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). مابین پهلو و سر سینه . (از اقرب الموارد).
-
رجب
لغتنامه دهخدا
رجب . [ رُ ج َ ] (ع اِ) ج ِ رُجْبة.(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به رُجْبة شود.
-
رجب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] rajab ماه هفتم از سال هجری قمری بعد از جمادیالآخر و پیش از شعبان؛ رجبالمرجب.
-
رجب
فرهنگ فارسی معین
(رَ جَ) [ ع . ] (اِ.) ماه هفتم از سال قمری .
-
واژههای مشابه
-
ده رجب
لغتنامه دهخدا
ده رجب . [ دِه ْ رَ ج ] (اِخ ) دهی است از دهستان کرچمبو بخش داران شهرستان فریدن . واقع در 29هزارگزی شمال باختری داران . دارای 260 تن سکنه است . آب آن از قنات و چشمه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).