لغتنامه دهخدا
راشح . [ ش ِ ] (ع ص ) تراوش کننده . ترشح کننده . || خوی مانندی است که از سنگها برآید. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (المنجد). (ناظم الاطباء). ج ، رواشح . (المنجد). || کوهی که بن آن تر باشد. ج ، رواشح . (منتهی الارب ) (المنجد) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و صاحب متن اللغة در