شعاعیروactinodromous, ternate venation, palmate venationواژههای مصوب فرهنگستانویژگی نوعی رگبندی دارای سه یا چند رگبرگ اولین که از یک نقطه منشعب میشوند
روروro-ro, roll-on roll-offواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بارگیری و تخلیه که در آن بار بر روی وسایل چرخدار ازطریق شیبراهه به کشتی وارد یا از آن خارج میشود
سیاه رولغتنامه دهخداسیاه رو. (ص مرکب ) بی آبرو. رسوا.بی عزت . (ناظم الاطباء). روسیاه . شرمنده : با اینکه از او سیاه رویم هم هندوک سیاه اویم . نظامی .رجوع به سیاه روی شود.
سیه رولغتنامه دهخداسیه رو. [ ی َه ْ ] (ص مرکب ) بدکار. بدعمل . بی آبرو. || شرمنده . خجل . سیه روی . رسوا. بی آبرو. (ناظم الاطباء) : گر دین حقیقت بپذیری شوی آزادزآن پس نبوی نیز سیه روی بداختر. ناصرخسرو.لیکن چکنم من سیه روی کافتاده
سایه رولغتنامه دهخداسایه رو. [ ی َ/ ی ِ رَ / رُو ] (نف مرکب ) کنایه از شب زنده دار. (برهان ) (آنندراج ). شب زنده دار. (شرفنامه ). || کنایه از دزد و عیار و شب رو. (برهان ) (آنندراج ).
شتاب مرکزگراcentripetal accelerationواژههای مصوب فرهنگستانمؤلفۀ شعاعی رو به مرکز شتاب ذرهای که در مسیر دایرهای حرکت میکند
بازشعاعیروpalinactinodromousواژههای مصوب فرهنگستاننوعی رگبندی شعاعیرو که در آن سه یا چند رگبرگ اولین از یک نقطه منشعب میشوند و بعد از رسیدن به نقطهای مشترک مجدداً تقسیم میشوند
بازشعاعیروpalinactinodromousواژههای مصوب فرهنگستاننوعی رگبندی شعاعیرو که در آن سه یا چند رگبرگ اولین از یک نقطه منشعب میشوند و بعد از رسیدن به نقطهای مشترک مجدداً تقسیم میشوند